-
راه
جمعه 10 شهریورماه سال 1385 01:16
http://joorab.20m.com/sceart%20crosse%20rosse.scr
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 31 مردادماه سال 1384 21:01
صدا کن مرا صدای تو خوب است صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است که در انتهای صمیمیت حزن می روید در ابعاد این عصر خاموش من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنها ترم....... بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است وتنهایی من شبیخون حجم تو را پیش بینی نمیکرد و خاصیت عشق این است....
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 31 مردادماه سال 1384 20:35
ایستاده ام تا انتهای غروب ...بیایی و ببینمت ...می آیی اما من نیستم ...ای دوست من اینجا بس دلم تنگ است وهر سازی که می بینم بد آهنگ است
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 31 مردادماه سال 1384 20:33
عاشقانه چشمهایم را می بندم وتو را در خیالم تصور می کنم نمی دانم که چقدر خیال تو برایم لذت بخش است از هر چیز در این دنیا برایم شیرین تر هستی پس چشمهایم را می بندم وبا تمام وجود احساست می کنم دوستت دارم همیشه و همه جا
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 30 مردادماه سال 1384 00:34
آه!که چقدر فاصله ما دور است فکر می کنم هیچ وقت نرسی و من در کنار این دریا تنها بمانم و تو همیشه منظره ی من باشی و در پیش چشمهای من در سینه چشم انداز من قبله نگاه من و هیچ وقت نه در کنار چشمهای من هیچ وقت در این زاویه همواره تنها خواهم بود بی تو تو را خواهم دید و آن گاه چه بگویم به یک نابیناُ یک بیگانهُ یک دور دست که...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1384 22:37
میپرستمت من تورا هم چون پرستو یاسمن ها نسترن ها من تورا تا بی کران ها دوست دارم میپرستم تورا که برای اشکهایم استین بودی و برایم آشیانه کبوتر خسته اگر خورشید بودم سجاده ای از نور می آوردم تا قامتت راکه زیر رنج های زمان تا خورده ستایش کنم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1384 23:35
تو در را در خواب دیده بودم. بی اینکه روزی سالی هزاره ای بوده باشی گیسو پریشان در باد های سرد و پاییزی شمال. اما مرا در بیداری با تو می بینند! پس کجایی که دیده نمی شوی؟
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1384 02:10
سر آغاز شب بود ماه در میان برکه ی پر آب جیز دیگری بود وهم انگیز و بیقرار و ما چشم بسته چون شبحی خاموش در طلب یک جرعه ی عشق به راه بادیه می رفتیم تمام تقصیر ما عاشقی بود نمی دانستیم که به سهم اندک علاقه باید قناعت کرد نمی دانستیم که از پر چین شکسته نباید لانه ساخت باری از مشق گریه هم گذشتیم به صراط ایثار رسیدیم یکی رفت...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1384 02:07
من اینحا و تو اونجا فاصله ها و دوری منو دوجشم گریون نمونده شوق و شوری خیال نکن که نیستی دلم آروم میگیره خدا خود ش میدونه دارم غم صبوری اگر نشسته بین ما سکوت ، جای هر کلامی لونه داره رو بوم ما حغد شوم جدایی بیا جغد شومو پرش بدیم سنک بزنیم ، درش بدیم پر بزنه از رو بوما دست بکشه ازعشق ما من اینجا و تو اونجا فاصله ها و...